(پایگاه اشعارمجالس ترحیم)

(پایگاه اشعارمجالس ترحیم)

کربلایی وحیدشریفی درآباد
(پایگاه اشعارمجالس ترحیم)

(پایگاه اشعارمجالس ترحیم)

کربلایی وحیدشریفی درآباد

شعر فارسی در سوگ پدر

شعر فارسی در سوگ پدر

 

ای سفر کرده به معراج، به یادت هستیم

ای گل پرپر ما، چشم به راهت هستیم

تو سفر کردی و آسوده شدی از دوران

ما، ماتم زده هر لحظه به یادت هستیم

مصرع آخر به این صورت هم آمده:

لیک با غم زده هر لحظه به یادت هستیم

همه ماتم زده هر لحظه به یادت هستیم

مصرع دوم به این صورت هم آمده:

ای پدر ما همگی چشم به راهت هستیم

شعربرای فراق پدر

شعربرای فراق پدر

 

دلتنگ تر از هر شب و هر روز شدم من

بی مهر پدر، شمع پر از سوز شدم من 

تقدیر مرا بی سر و سامان و سپر کرد

محروم ز دیدار گل روی پدر کرد 

سخت است که دیدار رود تا به قیامت

روی است پدر، آید از این در به سلامت 

شب را به خیالش به سحرگاه رسانم

از حکمت الله دگر هیچ ندانم

شعربرای فراق پدر

شعربرای فراق پدر

 

دیدی منت گذاشته‌ام بی پسر، پدر

رفتی تو هم گذاشتیم بی پدر، پدر

ای جان سپرده در وطن خویشتن غریب

وی مانده با همه پدری بی پسر، پدر

گفتم عصای تو باشم، ولی چه سود

پایم به گل فرو شده، خاکم به سر، پدر

ما را یتیم هشتن و ساز سفر چه بود؟

خوش می‌روی برو که سفر بی خطر،پدر

آهسته تا ببینمت این یک سفر، که نیست

آهنگ بازگشت تو از این سفر، پدر

من آرزوی دیدن روی تو داشتم

رفتی و ماند داغ توأم بر جگر پدر

تو آرزوی دیدن من می‌بری به خاک

من هم تو را به خواب ببینم مگر، پدر

چون باغبان به خون جگر پروراندیم

ای از نهال سعی نچیده ثمر، پدر

زخم زبان خلق شنیدی برای من

نفرین به خوی مردم بیدادگر، پدر

آوخ! که کرد بازی ایام غافلم

تا باخبر شوم، ز تو آمد خبر،پدر

اهل گذشت بودی و بخشنده و کریم

جرم پسر ببخش و ز من درگذر، پدر

جانم به ماتمت رود از جان به در، ولی

داغ توأم نمی‌رود از دل به در، پدر

کوه ار شوم به صبر و توانایی و شکیب

داغ تو کوه را بشکاند کمر، پدر

تنها نه من، که اهل هنر بی پدر شدند

ای بی پدر گذاشته اهل هنر، پدر

آن روز روزی من بی خانمان مباد

کآیم به خانه وز تو نبینم اثر، پدر

من بودم و امیدی و باقی ملال عمر

آن نیز هم تباه شد اکنون دگر، پدر

پر بر فلک گشودی و طوفان روزگار

کرد آشیان ما همه زیر و زبر، پدر

چون شمع با تبسّم شیرین گداختی

تا همنفس شدی به نسیم سحر،پدر

پیش از طلوع فجر شب قدر سوی عرش

روح تو با ملائکه بگشود پر، پدر

از تنگنای حادثه جُستی مفر ولی

داری فراز عالم بالا مقر، پدر

کی مرده‌ای که نام تو زنده است جاودان

ای در جهان به نیکی و بخشش سمر، پدر

شعربرای فراق پدر

شعربرای فراق پدر


این گوهر گم گشته به دنیا پدرم بود

محبوب همه یار همه تاج سرم بود

هرجا که زمن نام ونشانی طلبیدند

اوازه همه نامش سند معتبرم بود

آن کس که مرا روح وروان بود پدر بود

ان کس که مرا فخر زمان بود پدرم بود

افسوس که رفت از سرم آن سایه رحمت

آن کس که برایم نگران بود پدرم بود

شعردرموردمرگ پدربرای سنگ مزار

شعردرموردمرگ پدربرای سنگ مزار


پدر خوب است و مادر نازنین است

برادر میوه روی زمین است

رفیقان قدر یک دیگر بدانید

که جای همگی زیرزمین است

********

آن گنج نهان در دل خانه پدرم

هم تاج سرم بود همی بال وپرم بود

هر جا که زمن نام و نشانی طلبیدند

آوازه نامش سند معتبرم بود

********

خدا آن مهربان ما کجا رفت

ز حال ما نشد آگه چـرا رفت

هزاران سعی کـردم تا بمـاند

ولی کاری نشد تیرم خطا رفت

********

باورم نیست که دیگر نشـنوم آوای تو

یــا نبـینم روی مـاه و قامت رعـنـای تو

 سالها سنگ صبورم بودی و هم صحبتم

 بی تو رنگ یأس دارد منزل و مأوای تو

********

مردان خدا چه با صفا می میرند

دلباخته در راه خدا می میرند

گویی که رسیده حکم آزادی شان

 خندان لب و با میل و رضا می میرند

********

خوشا آن کس که نیکی حاصل اوست

پیاپی عشق یزدان در دل اوست

خوشا آن کس که بعد ترک دنیا

 بهشت جاودانی منزل اوست

********

صفا از خانه و روح از بدن رفت

پدر مهربانم از میان رفت

غم هجران او را با که گویم

که چون پروانه‌ای از شعله ها رفت

********

در سوگ توام ناله ز عیوق گذر کرد

داغ تو، دل سوخته را سوخته تر کرد

آهی که به یادت ز دل زار بر آمد

از کوه گذر کرد و بر افلاک اثر کرد

********

جوان نازنین، در خاک رفتی

از این دنیای غم، غمناک رفتی

زدی آتش به جان دوستداران

چو گل پاک آمدی و پاک رفتی

********

 در کنارم، شب و روز بی‌تاب بود

غافل از او، چشم من در خواب بود

 تا شدیم بیدار و مشتاق پدر

او به خواب و چهره‌اش در قاب بود

********

 وقتی ز دست ما و نماند از برای ما

غیرازغمی،شکسته دلی،جان خسته ای

 تو مرغ جاودان بهشتی شدی ولی

داند خدا که پشت پسر را شکسته ای

********

 دلم پر ز غم و درد است ای وای

هوای خانه مان سرد است ای وای

 پدر رفت و از او جز قاب عکسی

نمانده، در کنارم نیست ای وای

********

 غم مرگ پدر کوچک غمی نیست

جگر می سوزد و درد کمی نیست

 پدر زیبا گل باغ وجود است

که بی او زندگی جز ماتمی نیست

********

 صد بار خدا مرثیه خوان کرد مرا

در بوته ی صبر امتحان کرد مرا

 هرگز نشکست پشتم از هیچ غمی

جز مرگ پدر که ناتوان کرد مرا

********

 افسوس،صدافسوس پدرازکف مارفت

آن گوهر تابنده و پر مهر و وفا رفت

 ما را نبود چاره به جز صبر در این غم

با حکم خدا آمد و با امر خدا رفت

********

چه شبها تاسپیده دردکشیدی

ندای یا علی، یا رب کشیدی

بخواب آرام، پدر جان در مزارت

که پایان شد تمام دردهایت

********

 با صفا مردی از این دنیا گذشت

یا علی گفت و چه بی پروا گذشت

 دوستان اندر عزایش اشک ریز

مرشدی کامل، علی گویان گذشت

********

 گفتی پدر به من، که تویی نور دیده‌ام

من نور دیده، جز تو کسی ندیده‌ام

 بسیار درد و غم که تو با جان خریده ای

با غم نشسته ای که من از غم رهیده‌ام

********

ای سفر کرده به معراج، به یادت هستیم

پدرم ما همگی چشم به راهت هستیم

تو سفر کردی و آسوده شدی از دوران

لیک ما غم زده، هر لحظه به یادت هستیم

********

 چون سایه ی رب بر سر ما سایه پدر بود

برسایه ی رب در صحف همسایه پدر بود

 ایزد چو بفرمود که او رب صغیر است

در دفتر عشق آیه و سرمایه پدر بود

********

 پدر ای آیت عشق خدایی

گل خوشبوی باغ اشنایی

ازآن روزیکه رفتی دردل خاک

دلم میسوزد از درد

شعر برای فراق مادر

شعر برای فراق مادر

 

لیله قدر است امشب یا شب بی مادری

من به چشم خویش دیدم مادرم، یادت به خیر 

جای تو خالی چو بینم آه سردی بر کشم

عقده‌ها بگرفته راه حنجرم، یادت به خیر 

غرق دریای غم و اندوه گشتم بی‌شکیب

من تو را گم کرده‌ام ای گوهرم، یادت به خیر 

همنشین حضرت زهرا شوی اندر بهشت

روزوشب خون بارداین چشم ترم،یادت به خی

رباعی درفراق مادر

رباعی درفراق مادر

 

مادرم ای رفته در خوابی دراز

یاس هایت توی ایوان گشته باز

گرچه گلهایت همه تنها شدند

با شقایق های آن دنیا بساز

**********

مادر ای آفتاب هستی بخش

زیر پایت بهشت جاوید است

دامن پاکت ای فرشته مهر

باغ آلاله گون توحید است

********

 بخواب ای مادرم آرام  وخسته

 بخواب ای مادرم ای دل شکسته

 بمیرم من برای غصه هایت

 بمیرم من برای اشک هایت

********

 در گلستان ادب اموزگارم مادر است

 بعد رب العالمین پروردگارم مادر است

 من که شاگرد دبیرستان عشق مادرم

 اولین معشوق من در روزگار مادر است

********

 ناله کردم ذره ای از کوه دردم کم نشد

 گریه کردم اشک بر داغ دلم مرهم نشد

 در گلستان گردگل بسیار گردیدم ولی

 از هزاران گل که بوییدم یکی مادر نشد

********

 اگر مادر نباشد زندگی نیست

 به خورشید وفلک تابندگی نیست

 خدا عشق است ومادر مهر مطلق

 به انان بندگی شرمندگی نیست

********

 امروز هستی ام ز امید دعای توست

 فردا کلید باغ بهشتم رضای توست

 مادرم بهشت من همه  اغوش گرم توست

 گویی سرم هنوز بر بالین نرم  توست

********

 قلبم شده رنجور زهجر تو مادر

فکرم شده اینگونه پریشان تو مادر

  هر لحظه کنم آرزوی روی تو افسوس

  دستم شده کوته زدامان تو مادر

 
********

پدر خوب است و مادر نازنین است

برادر میوه  روی زمین است

رفیقان قدر یک دیگر بدانید

که جای همگی زیرزمین است

********

حدیث از خاتم پیغمبران است

که جنت زیر پای مادران است

بزن بر پای مادر بوسه از شوق

که خاک پای او رشک جهان است

********

 مادرم سنگ صبوری بود و رفت

 مادرم کوه غروری بود و رفت

 بعد از او دنیا چه تاریکست و سرد

 مادرم دنیای نوری بود و رفت

رباعی درفراق مادر

رباعی درفراق مادر

 

مادرم ای رفته در خوابی دراز

یاس هایت توی ایوان گشته باز

گرچه گلهایت همه تنها شدند

  با شقایق های آن دنیا بساز

 

ادامه مطلب ...

سبک زیبا-فراق برادر

سبک زیبا-فراق برادر

 

ای برادر بی قرام

ازغمت جان می سپارم

توبه رویم در چاره بستی

پشتم ازداغ مرگت شکستی

*******

رنگ رخسارم پریده          جان من بر لب رسیده

پشتم از دردت خمیده          دیده  بگشا  داغدارم

توبه رویم در چاره بستی

پشتم ازداغ مرگت شکستی

*******

دیده بگشا ای برادر          بر من غمدیده بنگر

از بر من رفتی آخر          آه و ناله گشته کارم

توبه رویم در چاره بستی

پشتم ازداغ مرگت شکستی

*******

داغ تو بر دل نشته          محنتم از حد گذشته

از غمت پشتم شکسته          غیر تو  یاری ندارم

توبه رویم در چاره بستی

پشتم ازداغ مرگت شکستی

 

دریافت سبک 

شعربرای فراق مادر

شعربرای فراق مادر


مادر تو آن فرشته ی مهر و محبتی

کانون عشق ولطف صفا و صداقتی

سوگند میخورم که تورا دوست دارمت

خواهم همیشه بهر تو از حق سلامتی

باشد دعای خیر تومشگل گشای من

زان رو که بازتاب پیام رسالتی

عرش دلم ز مهر تو پر نور تا ابد

ای مایه ی امید تو نور  سعادتی

شعردرعزای پدر

شعردرعزای پدر


این منزل جدید پدر جان مبارک است

این خانه حزین پدر جان مبارک است

آورده ایم کنار مزارت گل و گلاب

عطر و گلاب بر سر قبرت مبارک است

از جمع ما چه کوچ نمودی به این مکان

این وادی غریب پدر جان مبارک است

زینت نموده قبر تو را سنگ و خاره ای

این سنگ بر مزار تو بابا مبارک است

ما از فراق دوری تو جمله اشکبار

خوش آرمیده ای تو پدر جان مبارک است

شعربرای فراق پدر

شعربرای فراق پدر


پدر مرگ تو زد آتش بجانم

زدرد دوریت اندر فغانم

زداغ مرگ تو ای لطف سرمد

نگر بر روزگار من چه آمد

به کنج غم از این محنت غنودم

بوقت دادن جان من نبودم

دلم سوزد از این اندوه و ماتم

که بی تو زندگی گشته جهنم

پدر جان دخترت یاری ندارد

به عالم یار و غمخواری ندارد

نشستم گوشه ای غمگین و تنها

صد آهی میزنم  بازآ  بابا

شده خاموش از غم اخترانت

یتیم و بی پدر شد دخترانت

بود دختر گل زیبای بابا

انیس و مونس شبهای بابا

بوقت روزگار سرد بابا

بود دختر شریک درد بابا

اگر بابا شود از غصه بیمار

به بالینش شود دختر پرستار

خدایا دختری تنها نباشد

به طول عمر بی بابا نباشد

چو آهن روی آتش می گذارد

زداغ مرگ او جان می سپارد

پدر جان زنده ای اندر ضمیرم

دعا کن از غمت امشب بمیرم

برویم درگه امید بستی

زداغ هجر پشتم را شکستی

کسی بعداز تو دیگر باورم نیست

هنوزم مردن تو باورم نیست

شعربرای عزای پدر

شعربرای عزای پدر


چرا از من جدایی جان بابا

زتو ناید صدایی جان بابا

گره افتاده در کارم پس ازتو

بگو با من کجایی جان بابا

یقین دارم که ای الگوی رحمت

تو مهمان خدایی جان بابا

از این پس دیده گریان تو هستم

چرا از من جدایی جان بابا

پریشانم ز هجران رخ تو

بگو با من کجایی جان بابا

ببین بی تو دلم را غم گرفته

به درد من دوائی جان بابا

به درگاه خداوند تعالی

بکن بر من دعائی جان بابا

شعردرمقام پدر

شعردرمقام پدر


ای باغبان گلشن عشق ووفا پدر

ای مهربان مربی درد آشنا پدر

ای شمع دلفروز عزیزان خاندان

بعداز تو نیست خانه مارا صفاپدر

یادت به خیر یاد که باآن محبتت

کردی نصیحت ازدل و جان بهرماپدر

گفتار دلربای تو بس ساده بودولیک

هرگز نمی شود زخیالم جدا پدر

کی بود باورم که تو را می دهم زدست

برتن کنم برای تو رخت عزا پدر

چون مرغ عشق از قفس تن رها شدی

کردی سفر به سوی دیار بقاپدر

روی تو شاد باد و سرای تونور باد

حق حسین شافع روز جزا پدر

روی تو شاد باد وسرای تونور باد

حق حسین شافع روز جزا پدر

ای عاشق علی که به شوق لقای دوست

رفتی به یک اشاره زدار فنا پدر

از بهر احترام تو و روح پاک تو

گوید همیشه کربلایی دعا پدر

سبک برای فراق همسر

سبک برای فراق همسر

 

ای همسر زیبای من              وی بلبل شیدای من

خون شد دل تنهای من             ای وای من ای وای من

************

شرمنده ام از روی تو

روزم شده چون موی تو

شدمسکن من کوی تو

ای لاله حمرای من

((ای وای من ای وای من))

*******

بودی تو شمع خانه ام

روشن ز تو کاشانه ام

بهر تو من پروانه ام

بنگر تو بر شب های من

((ای وای من ای وای من))

********

گشتم ز داغت خونجگر

خوانم ترا با چشم تر

تا که تو رفتی از نظر

تیره شده دنیای من

((ای وای من ای وای من))

 

دریافت سبک

سبک برای فراق همسر

سبک برای فراق همسر

 

ای نور دو دیده تر من

وی رفته ز دست همسرمن

تو بلبل باغ آشنایی

تو همسر خوب وباوفایی

رفتی و خزان شده بهارم

از هجر تو تیره روزگارم

درخاک سیه مکان گرفتی

از همسر خود توان گرفتی

ای یاور و یار من به عالم

آسوده شدی زمحنت و غم

در سوگ تو گشته ام پریشان

شب تا به سحر شدم نواخوان

بعد از تو شریک غم ندارم

ای کاش ز غصه جان سپارم

 

دریافت سبک 

شعربرای فراق مادر

شعربرای فراق مادر


محرم اسرارغمهامادراست

همصداباگفته ما،مادراست

همچوخورشیدجهانتاب است او

بهترازخورشیدرخشا،مادراست

بهترازخورشیدوماه واختران

روشنایی بخش دلها مادراست

این حقیقت رابه گوش دل شنو

همطرازعرض اعلاءمادراست

دربرفرزندوخودازجان ودل

آنکه بیداراست شبهامادراست

آنکه باصبروتوانی بی شمار

می کندباما مدارا،مادراست

آنکه زیرپای خودداردبهشت

درپناه حق تعالی ،مادراست

ای صبا برگو به نقاشان دهر

بهترین سیمای زیبا،مادراست

همچنان دریای عرفان است او

قبله حاجات دلها،مادراست

استاد:عرفان کرمانی

سبک ترکی وفارسی برای فراق جوان

سبک ترکی وفارسی برای فراق جوان


ماتمونده فغان ایلرم من

دم بدم وای بالام سسلرم من

بوجهاندا من بختی قاره

سنسیز آیا بالام نیلرم من

**********

خون شدآخر دل نامرادم

کی رود خاطر تو زیادم

این منو این غم بی شمارت

بعداز این کس نیاید بدادم

*********

گوزدن اشگیم اولوبدی روانه

دود آهیم چیخوب آسمانه

دور آنون گورنجه قالدی تنها

شدت غصه دن گلدی جانه

*********

جانم ازغصه بر لب رسیده

داغ مرگ تو پشتم خمیده

ازمن خونجگر رو مگردان

ای بهشتی غزال رمیده

*********

دوستان وهمکاران محترم باسلام.

کپی و دالنود فقط با ذکرصلوات به

روح مرحوم محمدشریفی بلامانع میباشد

دریافت سبک 

سبک برای فراق پدر

سبک برای فراق پدر


یه ساله که ندیدمت       دلم خیلی تنگه برات

خدامی دونه چقدر        گریه کردم شبهابرات

چرارفتی بابای خوبم ازکنارم

زبعد تومن ازاین دنیا بی زارم

بیابه خوابم که شایدآروم بگیرم

نزار بابا از غم هجر تو بمیرم

واویلا-واویلا-ازاین غم واویلا(2)

*******

دخترخونین جگرم      شکسته شدبال وپرم

دلم گرفته ازغمت           بیا به خانه پدرم

چو،شمع نیمه جان درالتهابم

زداغ محنت هجران کبابم

ندارم طاقت دوری تو بابا

تو رو خدا بیایک شب به خوابم

واویلا-واویلا-ازاین غم واویلا(2)

************

دوستان وهمکاران محترم باسلام.

کپی و دالنود فقط با ذکرصلوات به

روح مرحوم محمدشریفی بلامانع میباشد
دریافت سبک 

سبک برای فراق جوان

سبک برای فراق جوان


ای کوه صبر و آشنای پر غم من

ای یادگار این دل پر ماتم من

*******

ای معنی آرامش و بود و نبودم

سنگ صبور رنج و آرام وجودم

********

من ماندم و تنهایی و دو چشم خسته

رفتی ز پیشم گریه بر گونه  نشسته

********

به گو چرا رفتی شدم تنها دوباره

من ماندم و غمهای قلبه پاره پاره

**********

دوستان وهمکاران محترم باسلام.

کپی و دالنود فقط با ذکرصلوات به

روح مرحوم محمدشریفی بلامانع میباشد
دریافت سبک