(پایگاه اشعارمجالس ترحیم)

(پایگاه اشعارمجالس ترحیم)

کربلایی وحیدشریفی درآباد
(پایگاه اشعارمجالس ترحیم)

(پایگاه اشعارمجالس ترحیم)

کربلایی وحیدشریفی درآباد

شعرپندیات

شعرپندیات


در این دهر کهن هرکس قدم بگذاشت میمیرد

بد و خوب زشت و زیبا یادگار بگذاشت میمیرد 


نمی‌ماند کسی جاوید این دنیا به حکم حق

جوان و پیر و کودک چون قضا انگاشت میمیرد


شنیدم اجهان  لوح هست . بشر نقاش این گیتی

بد و خوب حق و ناحق چون علم افراشت میمیرد


جهان فرموده احمد مثال مزرع عقباست 

که هرکس آنچه کاشته میکند برداشت میمیرد


یکی صد سال با سختی کند طی بر  زمان عمر 

یکی طفل  است و دنیا آمده تا چاشت میمیرد


یکی دارد به دل حسرت ،پابوس حسین آید

یکی مال فراوان پشت سر بگذاشت میمیرد


یکی چون گنج قارون مال و زر اندوخته در دهر

نکرده زان همه مال درهمی برداشت میمیرد


یکی از روی بیت المال سازد برج و باروئی

یکی در عین قدرت نیست  بران چشم‌داشت میمیرد


یکی خون شهیدمان ، خیانت می‌کند دائم 

یکی راه شهیدان را گرامی  داشت میمیرد


بشر را نیست  گریز  از کمند مرگ  و چنگالش

گدا و پادشاه و یا ندار  و داشت میمیرد 


ندانیم کی؟کجا؟ با چه نهوی طعمهٔ مرگیم 

ولی تهران و قزوین یا که در آلاشت میمیرد


(صفا )گرچه زشعر خود گوید یک غزل از مرگ

کنی خوب یا که بد از شعر من برداشت میمیرد


شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی

تقدیم به برادرم کربلائی حسن  جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.