ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
شعردرمقام پدر
آنکه همواره مرا داده نصیحت پدر است
آنکه بنموده مرا پند و دلالت پدر است
سبب پرورشم بوده همه زحمت او
آنکه در تربیتم داشته همت پدر است
هرچه بد دید ز من لب به شکایت نگشود
آنکه بیش از همه بنمود محبت پدر است
بهر بهروزی من توش بلا شد شب و روز
آنکه بگشود به رویم در عزت پدر است
رهنمایی که نشان داده به من راه وفا
شمع روشنگر تاریکی و ظلمت پدر است
تا به بار آوردم موی سرش گشته سفید
آنکه شد غوطه ور اندر یم محنت پدر است
بوده همواره مرا یاور و غمخوار و معین
بر سرم سایه فکند از سر رأفت پدر است
ای پسر کس نبود همچو پدر یاور تو
معدن مهر و وفا کنز عطوفت پدر است
کمر همت خود بند ز پی خدمت او
آنکه باشد سبب اجر و سعادت پدر است
قدر او دان که خدایت بود از بعد خدا
به سرت تا به ابد تاج شرافت پدر است