(پایگاه اشعارمجالس ترحیم)

(پایگاه اشعارمجالس ترحیم)

کربلایی وحیدشریفی درآباد
(پایگاه اشعارمجالس ترحیم)

(پایگاه اشعارمجالس ترحیم)

کربلایی وحیدشریفی درآباد

ولای علی

 ولای علی


هرکس که باولای علی زاده میشود
در بند عشـق گشتـه و آزاده میشود

هر قدردرنگـاه خلایق بـزرگ شد

درنزد خویش کوچک وافتاده میشود

دنبال کسب رزق حلال است بی طمع

اندازه ی کـفـایت او داده مـیـشود

مرد جهـاد اکبرهـرروزه با گنـاه

خلوت نشین هرشب سجاده میشود

شیعه همیشه چشم براه شهادت است

با یک اشاره حاضروآماده میشود

پروازدرخیال رخ یار،سخت نیست

با دوری ازهواوهوس ساده میشود

عالم درانتظارطلوع جمال توست

وقتی غروب هم نفس جاده میشود

شعرپندیات

شعرپندیات

 توبه از جرم وخطا،حال سحر می خواهد
خلوت نیمه ی شب اشک بصر می خواهد

وادی طور همین هیئت هر هفته ی ماست

دیدن نور خــدا اهــل نــظـــر می خواهد

سختـی گردنـه ی عشـق زمینت نـزند!

راه پر پیچ وخمش مرد سفر می خواهد

صرف این سینه زدن ها به مقامی نرسیم

مُـحـرم راز شدن دیده ی تر می خواهد

جهت بخشش هر سینه زنی حضرت حق

محشر از مادر سادات نظر می خواهد

ســر عــبـاس به نــی پنـد ظــریـفی دارد

غیر خورشید،سمــاوات قمر می خواهد

بیاشهرغریبان رانظرکن

 شعرپندیات


بیا شهر غریبان را نظرکن

کنار قبر این یاران گذر کن

عزیزان راببین درخانه ای تنگ

میان کوهی ازخشت وگل وسنگ

چه شهری که سخن ازماومن نیست

نشان از باغ و گلهای  چمن  نیست

غنی از پا نهد اینجا فقیر است

اسیر از رو کند اینجا اسیراست

ز سردار و زسرلشکر خبرنیست

زتاج وتخت شاهان یک اثرنیست

سخن  هرگز میاور  از  امیران

امیری نیست در شهراسیران

عجب شهری سخن ازسیم وزرنیست

به  جز  از  پاکی  پاکان خبر  نیست

ادامه مطلب ...

روشنگرراه(عبرتنامه)

  روشنگرراه(عبرتنامه)

خاک مادست خوش بادصباخواهدشد

پیکر  خاکی  ما نیز  فنا خواهد شد

مادراین دایره سرگشته وسرگردانیم

مدفن خویش ندانیم کجا خواهد شد

مجلسی راکه چنین غمزده اش مینگری

بهر ما و تو دگر  روز به پا خواهد شد

محفلی را که به خون جگر آراسته ایم

به نسیم مژه ای بزم عزا خواهد شد

ملک الموت  چو  آید  نبود  راه  گریز

این حقیقت که توبینی بخداخواهدشد

دل قوی دارکه گرمهر علی دردل توست

واپسین روز تو را راهگشا خواهدشد

آنچه سالار ز تقوی ببری در دل خاک

شمع روشنگر راهت به جزا خواهدشد

ادامه مطلب ...